
استیتمنتآوپرپسداتکام ـ سه نمونهای که در اینجا آوردهایم SOPهای واقعی است که توسط متقاضیان برای دانشگاههای آمریکا ارسال شده. به SOPها دست نزدهایم و فقط نامها را حذف کردهایم.
این SOPها بینقص نیستند. آنها را به این دلیل انتخاب کردهایم که دارای ویژگیهای خاصی هستند که به عقیدهی ما متقاضیان باید رعایتش کنند. همچنین، دارای ایرادات متعددی هستند که باید از آن پرهیز کرد. از این رو به نقد و بررسیشان پرداختهایم.
لطفاً به یاد داشته باشید که هدف از آوردن این نمونهها تقویت توانایی شما در نوشتن SOP است، بنابراین خواهشمندیم تمام یا بخشی از این نمونهها را در SOP خود کپی نکنید زیرا سرویسهای فراوانی در اینترنت وجود دارد که دانشگاهها را قادر به تشخیص کپی بودن SOP میکند که پیامدهای ناگواری برای فرد کپیکننده به دنبال خواهد داشت.
SOPهای نقد شده
SOP فوق لیسانس مدیریت بازرگانی (MBA)
خواستهی دانشگاه توصیفی صریح از خودتان بنویسید و در آن ویژگیهای شخصی، نقاط قوت و موانعی که احساس میکنید میتواند بر کارتان در MBA تأثیر بگذارد را بنویسید. آن چه را که به نظرتان مهمترین دستاورد حرفهای یا دانشگاهیتان تا به امروز است شرح دهید.
این پاراگراف مقدمهی خوبی است و خلاصهی دو پاراگراف بعدی را در خود دارد. همچنین دارای جاذبهای ویژه است کنجکاوی خواننده را برمیانگیزد و او را به خواندن بیشتر وامیدارد. البته جملهی اول را به راحتی میتوان از قلم انداخت. جملهی دوم سرآغاز جذابتری برای یک انگیزهنامه است.
در اینجا نویسنده موضوع تنوعطلبی اش را باز میکند. توجه داشته باشید که بر جنبههایی تأکید شده که برای دورهی مدیریت بازرگانی مهم است (مهارتهای تحلیلی قوی، مهارتهای ریاضی، تجارب کاری). نویسنده به خوبی نشان میدهد که «وقتش را تلف نکرده» او در کنار گرفتن مدرک، تجربیاتی ارزشمند اندوخته و کاری برای محیط زیست انجام داده.
در اپلای برای دورهی MBA، فعالیتهای داوطلبانه مزیتی مهم به شمار میآید دانشگاههای MBA عاشق افرادی هستند که وجدان اجتماعی دارند! (این موضوع با شدت کمتری برای رشتههای دیگر نیز صادق است، به شرطی که نشان دهید علاقهی اصلی الان و آیندهی شما رشتهای است که برایش اپلای کردهاید).
همچنین مهم است که این تجربیات موثق به نظر برسند پس قبل از تعریف از خود، خاطرجمع شوید که میتوانید برایش ادله بیاورید و ترجیحاً یک فعالیت داوطلبانه اجتماعی انجام دادهاید. آخرین جمله یک جمعبندی مناسب برای این پاراگراف است.
این گفته که «تجربههایی که داشتهام به من شکل داده» اگر واقعاً تجربههای کارا و غیرمعمولی داشته باشید بسیار ارزشمند است و تا اندازهای میتواند پیشینهی آکادمیک متوسط یا پایینتر از حد متوسط شما را هم جبران کند.
با این پاراگراف نقطهی تمرکز تغییر پیدا میکند. نویسنده بحث «تنوع» را به خوبی میبندد. بیان این که تجارب وسیعی «در کنار ویژگیهای دیگر» دارد کار بجایی است این گفته اشاره به آن دارد که او خیلی بیشتر از اینها است و صاحب قابلیتها و داشتههایی که کوچکیِ این SOP مجال توصیفش را نمیدهد.
شاید بهتر بود موضوع بعدی یعنی «مهمترین دستاورد» را در پاراگرافی جدید مطرح میکرد. تغییر ناگهانی بحث کمی حواس را پرت میکند.
این پاراگراف ظاهراً دارد مشکلی را مطرح میکند که نویسنده با آن سر و کار داشته اما با ظرافت به دو نکته اشاره دارد.
- او به طور پیوسته در شرکت خانوادگی فعال بوده و حواسش به نقاط ضعف بوده،
- او با پکیجهای نرمافزاری محبوب آشناست و با کامپیوتر خانگی خیلی خوب کار میکن.
جملهی نخست ریسک این را دارد که کمی متکبرانه بنماید اما با خواندن کل پاراگراف، صداقت و جدیت نویسنده روشن میشود.
این پاراگراف قاعدهمند، سازمانیافته و کامل است و از خصوصیاتی صحبت میکند که برای هر متقاضیای خوب است.
این پاراگراف نشاندهندهی بلوغ زیاد نویسنده است و نشان میدهد که او از وقایع چیز یاد گرفته مسئله زمانی حل نمیشود که راهکاری برایش داشته باشیم. اجرای آن راهکار است که مهمترین بخش مسئله است.
بعلاوه، او میداند که ایجاد تغییرات در سطح یک شرکت نتایج فوری نخواهد داشت، و برای ارزیابی نتایج باید مدتی صبر کرد. دو جملهی آخر نشان میدهد که این پروژه بر نوع تفکر هیئت مدیره نیز اثر گذاشته.
این پاراگراف دستاوردهای او از این پروژه را نشان میدهد. کاملاً مشخص است که او عامل جلوبرندهی این پروژه بوده و این یک توفیق مهم است. البته شاید بهتر بود یک یا دو خط هم راجع به چگونگی همکاریاش با سازمانها در انجام پروژه میگنجاند. در مجموع این پاراگراف، یک پایانبندی خوب است.
خلاصه
انگیزهنامهی بالا نمونهای ماهرانه بود و خوب نوشته شده بود. بعضی از قسمتهای آن میتواند الگویی فوقالعاده برای متقاضیان باشد توصیف چگونگی پایهگذاری FOE و کمک به آن میتوانست خودش نامهای جداگانه باشد و میتوانست نشان دهد او چگونه از مهارتهای تیمی و رهبری استفاده کرده. تجربهی او در کمک به استقرار یک سیستم ERP را نیز میتوان به عنوان نمونهای از مهارتهای تیمی و مهارتهای مدیریت پروژه به کار برد. متقاضیان MBA برای هر دانشگاه باید چند نامه بنویسند. بهتر است متقاضی، بانکی از تجربه داشته باشد تا در نامههای مختلف از آنها استفاده کند. نوشتن چند نامه به این معنا نیز هست که میتوان در هر کدام روی حیطهای محدود بیشتر مانور داد و عمیقتر شد.
با این حال، به عقیدهی ما این SOP اندکی بیش از حد به اصل مطلب پرداخته بود. نوشتن از تنوع تجربیات بسیار عالی است، اما یک پاراگراف دیگر راجع به شخصیت متقاضی میتوانست SOP را قویتر کند.
هر انگیزهنامه ای باید به خواستههای دانشگاه مورد نظر به طور کامل پاسخ دهد. اما همان گونه که میبینیم این متقاضی چیزی از موانعی که میتواند بر کارش در MBA تأثیر بگذارد ننوشته است. در اینجا با مسئلهای ظریف مواجهیم: آیا باید موانعی را ذکر کرد فقط به این دلیل که دانشگاه آن را از ما خواسته؟ در اینجا نویسنده ترجیح میدهد این خواسته را نادیده بگیرد و فقط بر ویژگیهایی تمرکز کند که میتواند در کار MBA او کمککننده باشد. در این نمونه شاید این شیوه راهگشا بوده است زیرا دانشگاه پرسیده که «تا چه اندازه برای کار MBA مناسبید؟» اگر دانشگاه خواسته باشد متقاضی «نقات قوت و ضعفش را توضیح دهد» چنین استراتژی ای نتیجه نخواهد داد. با این همه، از قلم انداختن یا نینداختن چیزها تصمیم آسانی نیست و کمی ریسک بالقوه دارد.
SOP برای پیاچدی مدیریت بازرگانی
اگر میتوانید اهدافتان را در چند کلمه بگنجانید چنین سرآغازی برای SOP شما مناسب است. بسیاری از SOP ها با جملات کلیشهای یا بازگشت به کودکی نویسندهشان شروع میشود.
البته خط بعد کیفیت را کمی پایین میآورد. چند کلمه در مورد «factors that effect» گفته میشود و سپس نطقی بیاندازه طولانی داده میشود دربارهی این که «changes in technology» بر مطلقاً هر چیز مربوط به یک سازمان تأثیر میگذارد. لازم نیست رشتهی شما بازرگانی باشد تا متوجه شوید تنوع بیش از حد مسائل مطرح شده در فقط یک خط، باعث شده منظور نویسنده مبهم باشد. نتیجه این میشود که تعادل گفتهها کمی به هم میریزد.
ببینید این پاراگراف چقدر حسابشده صحبتهای او راجع به اهداف شغلیاش که در جملهی آغازین SOP آمده را تکمیل میکند. برای خط « enable to channel quantitative …» باید در ادامه مدرک ارائه شود تا گزافهگویی جلوه نکند.
در اینجا راهی محتاطانه انتخاب شده برای پرداختن به جزئیات فعالیتهای دانشگاهیای که ارزش گنجاندن در رزومه را دارد. متقاضیان پرشماری هستند که دوست دارند به دستاوردهای خود اشاره کنند بدون این که توضیح دهند این دستاوردها چه تأثیری بر شغلشان خواهد گذاشت. اگر در این باره احتیاط به خرج ندهید ممکن است کمی بیهوده به نظر برسد.
کمک به جامعه برای متقاضیان یک امتیاز محسوب میشود. اما او از پروژهی جایزهآورش چنین استفادهای نکرده. نوشتن یک خط در مورد این که بخش غیرانتفاعی نیز به تکنیکهای مدیریت نوین نیاز دارد (یا حتی برعکس نیاز شرکتها به یادگیری از انجیاو ها) میتوانست ارزش این پاراگراف را بالاتر برد.
توضیح در مورد نمرهی پایین بجا نیست. چنین مواردی را میتوان در یادداشتی کوتاه در بستهی اپلای مطرح کرد. در اینجا اشاره به این موضوع فقط از لحن امیدوارانهی متن میکاهد.
متقاضیان اگر فکر میکنند در جایی از متن، گرامری غیرعادی به کار بردهاند میتوانند از یک راهنمای نگارشی استفاده کنند. برای مثال «fascinating; and » در اینجا خوب ننشسته. همچنین ببینید چگونه در اینجا بحث شخصی میشود « interest into a passion» این ریسک را دارد که کلیشه به نظر رسد، اما با این حال نتیجهبخش است.
به طور کلی ما به متقاضیان توصیه میکنیم بیشتر اطلاعات سنددار و جزئیات را برای رزومه نگه دارند. اما در اینجا پرداختن به جزئیات لطمهای به SOP نزده. البته میتوانست خلاصهتر باشد. گوناگونی محصولات و صنایعی که نویسنده با آنها سر و کار داشته میتوانست با کلمات کمتری بیان شود.
و یک اشتباه کوچک در اشارهاش به بازطراحی سیستمهای جدید دیده میشود. این دست اشتباهات به هیچ وجه مهلک نیست، اما بهتر است در مرحلهی ویرایش زدوده شود.
ین پاراگرافها برای گفتههای پاراگراف سوم دلیل ارائه میدهد، و باید گفت خیلی هم خوب این کار را کرده.
در هر رشتهای شما باید نشان دهید تجربیات منحصر به فرد داشتهاید، و مهمتر این که، از این تجربیات آموختهاید. نویسنده با برشمردن همکاریهایش با سطوح مختلف درون سلسلهمراتب شرکت و این که این همکاریها چگونه نگرشش به زندگی را شکل داده به خوبی از عهدهی این کار بر میآید.
بخش مربوط به فایدهی سوبسیدها نشان میدهد که نویسنده آمادگی اندیشیدن به مسائل را دارد. همچنین با باورهای بینالمللی رایج دربارهی سوبسیدها به خوبی همسو است. البته اگر شما مثلاً دارید برای دانشگاه کارل مارکس کوبا(دانشگاهی که مواضعی سوسیالیستی دارد) اپلای میکنید شاید بهتر باشد در نحوهی بیان این باورها تجدید نظر کنید.
این پاراگراف به خوبی فایدهی تجربههای او را از منظری تجاری نشان میدهد.
البته به متقاضیان توصیه میشود در اشاره به مهارتهایی که معمولاً برای آن رشته عادی است حواسشان را جمع کنند. حرفهای بودن در کار با ابزارهای پایه مانند spreadsheet و غیره چند سالی است که قدیمی شده. به یاد داشته باشید که هرچند چنین لغزشهایی SOP را نابود نمیکند اما برای جلوگیری از پایین آمدن سرعت SOP در این قسمت باید از آن صرفنظر کرد. این از آن دست جملههاست که باید در مرحلهی ویرایش پاک میشد.
این یک راه ایدئال است برای بیان این که در دانشگاه مورد اپلای دنبال چه هستید.
بیشتر قسمتهای این SOP خوب جفت و جور شده اما در اینجا کمی ولنگاری دیده میشود. به تکرار «excellent» در جملهی آخر توجه کنید. «commensurate» هم خیلی دقیق به کار نرفته.
اشاره به فعالیتهای خارج دانشگاهی میتوانست زودتر و به شکلی طبیعیتر صورت گیرد. این تأخیر در آوردنش و کلیشههایی که به همراه دارد (each of us to society) از بُرندگیای که میتوانست با آمدنش در اوایل SOP داشته باشد میکاهد.
اگر نویسنده پاراگراف قبلی را ننوشته بود این پاراگراف تأثیر قویتری داشت. همچنین، به عقیدهی ما بهتر است شما استعدادها و مناسب بودنتان برای دانشگاه مورد نظر را به نیاز دانشگاه به دانشجویانی که تنوع و تجربهی کل کلاس سال آیندهشان را بالا میبرند ربط دهید. شبیه یک مصاحبهی شغلی است: نباید این احساس را داشته باشند که فقط شمایید که به آنان احتیاج دارید. پس اشارهای کوتاه به این که آنان نیز به شما نیاز دارند در این مرحله ضرری ندارد.
خلاصه
این SOP نمونهای قوی است و به نظر ما متقاضیان بسیاری از بخشهای آن را میتوانند الگو قرار دهند. همهی «I»ها و «me»ها حال و هوایی شخصی به آن داده. «for me»، «I believe»، «enable me»، «I would like»: تمام اینها جملاتی هستند که متقاضی باید فراوان استفادهشان کند، خصوصاً وقتی که داریم مشتی کلمات قلمبه سلمبه را پشت سر هم ردیف میکنیم. پی بردن به این که جملات از یک مجلهی راهنما برداشته شده برای خواننده خیلی سخت نیست، پس باید همهی جملات را طوری نوشت که شخصی به نظر برسد. البته این کار حکم یک آرامبخش موقت را دارد. شما باید با ارائهی سند و مدرک ادعاهای خود را ثابت هم بکنید. اگر در زندگیتان غیر از تماشای تلویزیون کار زیادی انجام ندادهاید گفتن این که «تجربه به من میگوید یک سازمان با اختیار دادن به کارکنانش از شایستگی آنان به نفع خود استفاده میکند» کسی را قانع نخواهد کرد.
این SOP همچنین نشان میدهد که فرد چطور باید قابلیتهای چندگانه از خود به نمایش گذارد، خصوصاً وقتی برای مدیریت اپلای میکند. عدول نکردن از رسومی که هنوز دانشگاهها به آن معتقدند سودمند است. خیلی از ما تجارب اجتماعی مرتبطی داشتهایم، اما پررنگ کردن این تجارب به هنگام اپلای برای دانشگاههایی که به آن اهمیت میدهند نشان از هوشیاری فرد دارد.
SOP مهندسی برق
اگرچه عقل سلیم میگوید که مجیز دانشگاه مورد نظر را بگوییم، اما این کار در پاراگراف نخست معمولاً زیبنده نیست. همهی متقاضیان باید مراقب این نکته باشند. چیز دیگری که در این نامههای شخصی ضروری است طبیعی بودن است. در این پاراگراف «underscores» و «par excellent» کمی ناشیانه است. بهتر است از این قبیل تعابیر پرهیز شود.
تعارفها در این پاراگراف نیز ادامه دارد.
بعلاوه، منظور سه جملهی اول را میشد با یک جمله رساند. کوتاه کردن سخن قطعاً اینجا به کار میآمد.
« Have been doing communications, hence want to continue doing communications» گفتهای سطحی به نظر میرسد.
و توجه کنید که پاراگرافهای دوم و سوم هم تقریباً به همین شکل به پایان میرسد.
او در اینجا توانسته مهارتهای پایهای قویاش در برق را نشان دهد و این گونه SOP را بسیار قدرتمندتر کند. ایدهها و محتویات این دو پاراگراف تناسب خوبی با هم دارند، اما از آنجا که بحث پروژه در دو پاراگراف پخش شده پیوستگی SOP از دست میرود.
صحبت از پروژه یک فرصت طلایی برای رساندن رشد فردی است، موضوعی که اهمیتش نباید دست کم گرفته شود.
خیلی خیلی بهتر بود اگر متقاضی مینوشت که به چه چیزِ « spread spectrum communication» و علاقه دارد. به یاد داشته باشید که بنا بر احتیاط باید از علاقهتان به چیزی در رشتهی مورد نظر حرف بزنید که برای شخص شما جذاب است.
اینجا فضای SOP به بیوگرافی نزدیک میشود. اگر این قسمت پیش از پاراگراف ششم آمده بود شاید متقاضی میتوانست از نشریهی یادشده نقل قولی بیاورد که محرک او در انتخاب ارتباطات به عنوان رشتهاش بوده.
بخش مربوط به والدین باید زودتر به میان میآمد تا مرتبط باشد. در اینجای کار باید سراغ نتیجهگیری رفت و ورود دیر والدین کمی به نامه آسیب زده.
در این پاراگراف باید تمام بحثها را جمعبندی کنید. به ویژه باید کاری کنید که شما را بخواهند. نویسنده با جملهای مانند « conducive to supplement my aspirations» نشان میدهد که هنوز در یک حالت ولنگار به سر میبریم.
خلاصه
ایجاز این SOP از خصوصیات مثبت آن است. خوشبختانه این متقاضی تواناییهای خود را به خوبی نشان داده است. اما این SOP در آزمون «پیشنمایش کل صفحه» نمرهی خوبی نمیگیرد. به شما توصیه میکنیم اندازهی SOP خود را به نصف اندازهی عادیاش کاهش دهید تا بتوانید کل آن را در یک صفحه ببینید.
حتی پس از این کار نیز باید ببینید هر پاراگراف چه حرفی دارد میزند و ببینید آیا پاراگرافها با هم پیوند دارند. در تکمیل بررسیهایی که در بالا از این SOP داشتیم، باید بگوییم این SOP جریان منسجمی نداشت و الگوی علایق بیوگرافی پروژه پروژه علایق بیوگرافی- نتیجهگیری در آن دیده میشد. بنابراین هرچند عناصر جالب زیادی دارد اما در کلیت ضعیف عمل کرده. پس باید گفت این SOP میتواند یک پیشنویس عالی باشد.
با کمی فکر و تلاش بیشتر میتوانست تبدیل به انگیزهنامهای بی نهایت قوی شود. این شمایید که باید روی آن پیشنویس اولیه کار کنید و بهترش کنید.
- دستهبندی: مقالات
- برچسبها: SOP, اپلای, انگیزهنامه, ترجمه
بیشتر بخوانید


۶ شهر و کشور محبوب برای رشتههای هنری (قسمت اول)

پردرآمدترین رشتهها
